دلیل اشکام
اگه من گریه می کردم
واسه ناز اون چشاته
اگه من گریه می کردم
واسه داشتن نگاته
می خوام هر جایی که هستی
تو به یاد من بمونی
می خوام هر جایی که هستی
به یاد قولت بمونی
می خوام هر جایی که هستم
به یادت قصه بخونم
توی داستان هزار شب
هزار بار تو رو بخونم
اگه باشی تو مال من
یک شبم برات می خونم
تا بشی هزارویک شب
اینو من واسه تو گفتم
وقتی من تنها ترین تنها شدم
تو برفتی و من از تنهاییام تنها شدم
تنهایی درد منو خوب فهمید
چیزی که نفهمیدی اون فهمید
تنهایی عشق منو ازم می خواست
اون تو رو ازم می خواست
حالا که تنهاشدم
عاشق تنهاییم
بیا تا برات بگم
تو همون تنهاییامی
تو همون عشق و امیدی
من که تنهایی نمی خوام
چیزی از خدا نمی خوام
تو مال من باش همیشه
تا بهت بگم چی می شه
خبر مرگ من به یار ندهید
که خودش به یار دگری دل بستست
نگویید شیرین قصه مرد
که فرهاد دنبال شیرین دگر است
چو لیلی اسیر روی مجنون شد
دگر دلی اسیر لیلی شد
به لیلی و مجنون،
فرهاد وشیرین،
نتوان گفت